«دونالد ترامپ» فرمان تشکیل ارتش فضایی امریکا را امضا کرد
جنگ ستارگان؛ رؤیا یا حقیقت؟
بنفشه غلامی/ «دونالد ترامپ» جمعه شب بعد از امضای بودجه دفاعی جدید امریکا برای سال 2020 که بخشی از آن به تشکیل ارتش فضایی اختصاص داشت، به یکی از پایگاههای ارتش امریکا در حومه واشنگتن رفت و قانون مربوط به تشکیل «ارتش فضایی» را امضا کرد. او در سخنان خود در این مراسم با اشاره به اینکه بعد از 70 سال قوای جدیدی به ارتش امریکا افزوده میشود، ارتش فضایی را بهعنوان قوای ششم امریکا بعد از نیروی زمینی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، تفنگداران دریایی و گارد ساحلی معرفی و تأکید کرد:«قرار است اتفاقات زیادی در فضا رخ بدهد.» اما چه اتفاقاتی؟ آیا بعد از رویاروییهای نظامی در دریاها و روی زمین، باید بسان فیلمهای علمی – تخیلی، منتظر نبرد قدرتها در آسمانها باشیم؟ و آیا جهان آماده نبردهای فضایی هست؟
از سال 1966 که سریال تلویزیونی «پیشتازان فضا» (سفر ستارهای)جهانیان را مسحور قلمروهایی کرد که آن سوی آسمان آبی وجود دارند، 53سال میگذرد. اما اگر تنها نیم قرن پیش، سفر کردن به فضا برای مردم چیزی همانند افسانه بود، امروز همان فضا تبدیل به قلمروی جدیدی برای قدرتهای جهانی و رقابتهایشان شدهاست و درواقع «دونالد ترامپ» وجود چنین نبردی را آشکار کردهاست. شروع این نبرد به دههها قبل باز میگردد؛ به زمانی که امریکا میدید اتحاد جماهیر شوروی که اکنون در مساحتی کوچکتر، روسیه نام گرفته است، رکورد سفر اولین انسان به فضا توسط «یوری گاگارین» را بهنام خود به ثبت رسانده است و نمیخواست رکورد دیگری را به رقیب واگذار کند. بنابراین درست از همان زمان که سریالهایی همچون «پیشتازان فضا» و «جنگ ستارگان» در کارخانههای رؤیابافی هالیوود در حال ساخت و ارائه بود، به فتح آسمان اندیشید. اما همزمان با امریکا، روسیه هم به رؤیاهای خود در آسمانها ادامه داد. این رؤیا بافیها به امریکا و روسیه محدود نشد و چین نیز بسیار دیرتر از آنها اما با عزمی راسخ به این نتیجه رسید که اژدهای زرد شایستگی پرواز در فضای بیکران را دارد. به جز این سه، اخیراً هند نیز در ابعادی کوچکتر وارد این بازی شدهاست و هر چهار کشور اکنون به جز ماهوارههای مخابراتی که امری عادی در جهان محسوب میشود، بهدنبال فناوریهایی برای جنگهای احتمالی که میتوانند در فضا رخ دهند، هستند.
«تاد هریسون» رئیس میز امنیت فضایی در اندیشکده «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی» (CSIS) میگوید: «در حال حاضر خبری از جنگ جهانی سوم نیست و صحبت از جنگی که جهان را به نابودی بکشد، وجود ندارد. اما در زیر این پوسته آرامش که در آن کشورها خود را مقید به محدودیتهای رفتاری میبینند، شاهد افزایش تحرکات آنها در نظامیگری در آسمان هستیم. اما در این بین به نظر میرسد امریکا نسبت به رقبای خود توان کمتری دارد. تشکیل ارتش فضایی نیز با همین هدف صورت گرفته است تا امریکا نیز با آمادهسازی خود در این عرصه، صاحب قدرت بازدارندگی شود.»
چین و روسیه چه میگویند
البته نگرانی امریکا در این خصوص بی مورد نیست. به گزارش «فرانسپرس» چین از سال 2007 توان ساقط کردن ماهوارهها را با موشکهایی که روی زمین مستقر کرده است، دارد. این کشور از دو سال قبل نیز در حال ساخت سامانهای با فناوریهای پیشرفته است که شامل سلاح موشکی ضد ماهواره، سلاح لیزری، دستگاههای تولیدکننده پارازیت برای ماهوارهها و ماهوارههای نظامی است. این سامانه چین را صاحب برتری جدی نسبت به رقبای خود در فضا میکند. چین که از اواسط دهه 1990 میلادی تحقیقات هوافضای خود را آغاز کردهاست، در کمتر از دو دهه به این توان قابل توجه دست یافتهاست. این کشور پیشتر در سال 2014 نیز اولین وسیله نقلیه مافوق صوت خود را ساخته و با موفقیت آزمایش کردهبود و بعد از امریکا و روسیه سومین کشوری شناخته شد که به این فناوری رسیده است. چین همچنین از سال 2016 رسته جدیدی در ارتش خود تحت عنوان «یگان پشتیبانی استراتژیک» تأسیس کرد که در عملیاتهای جنگی ارتش این کشور در فضا و اینترنت کمک میکند. اهداف این یگان عبارت است از ایجاد و نگهداری زیربنای امنیت فضایی، جمعآوری اطلاعات و رصد فضایی و نیز تأمین کارتوگرافی و ناوبری.
این در حالی است که روسیه نیز از پا ننشسته است. پس از شنیده شدن اولین زمزمههای علاقهمندی «دونالد ترامپ» به تشکیل ارتش فضایی، بهار امسال «ولادیمیر پوتین» پیشدستی کرد و دستور تأسیس نیروی فضایی روسیه را صادر کرد. این نهاد زیرمجموعه نیروی هوایی روسیه است. رئیسجمهوری روسیه پس از امضای این فرمان، تأکید کرد، علت اصلی تصمیم او برای تأسیس نیروی فضایی، خارج شدن امریکا از معاهده منع موشکهای با برد کوتاه و متوسط بوده است. نیروی فضایی روسیه تلاشهای خود را روی روشهای مقابله با سلاحهای دارای سرعت مافوق صوت، متمرکز کردهاست. هدفی که فعلاً برای آن اعلام شده اما ممکن است در آینده مسئولیتهای بیشتری به آن سپرده شود.
جهان آماده باشد یا نه؟
احتمالا مردم جهان با شنیدن عبارتهایی نظیر «ارتش فضایی» و تمایل کشورها به تشکیل چنین واحدهایی در ارتش خود، به «جنگ ستارگان» فکر میکنند و میاندیشند، این نبردها به درد فیلمهای سینمایی میخورد و هرگز شکل نخواهد گرفت. اما «مایکل اشمیت»، استاد دانشگاه «اکستر» در انگلیس نظری دیگر دارد و معتقد است جهان باید خود را آماده چنین نبردهایی که اکنون تخیلی میپندارد، شود. او میگوید: «وقوع جنگ فضایی بین کشورهایی که دارای فناوری برتری هستند، اجتنابناپذیر است. زیرا همین امروز میبینیم که نظامیان این کشورها چگونه در همه عرصهها ولو با ماهوارههای مخابراتی و اطلاعاتی با هم مقابله میکنند. بنابراین درگیریهای آتی به فضا کشیده خواهد شد.»
گشایش پرونده جنایات جنگی اسرائیل در لاهه
ندا آکیش
خبرنگار
در آستانه 5 سالگی شکایت فلسطینیان از رژیم صهیونیستی، دیوان بینالمللی کیفری سرانجام اعلام کرد، شواهد و مدارک کافی برای تحقیق درباره جنایات جنگی اسرائیل در کرانه باختری، قدس شرقی و نوار غزه را در اختیار دارد و بهطور رسمی این تحقیقات را آغاز میکند. این اتفاق که خشم و واکنش مقامات تل آویو و حتی مقامات واشنگتن را برانگیخت، یک پیروزی بزرگ برای فلسطینیان در مجامع بینالمللی است.
به گزارش گاردین، فاتو بنسودا، دادستان کل دیوان کیفری بینالمللی جمعه شب با انتشار بیانیهای که خبر از آغاز تحقیقات دیوان لاهه درخصوص جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری، قدس شرقی و نوار غزه میداد، اعلام کرد: «هرچند اسرائیل عضو دیوان کیفری بینالمللی نیست. اما قضات ما حوزه جغرافیایی تحقیقات را خودشان تعیین میکنند.» مقامات فلسطینی در سال 2014 و پس از حمله 51 روزه رژیم صهیونیستی به نوار غزه که در آن دو هزار و 251 فلسطینی کشته شدند، از اسرائیل به دیوان بینالمللی کیفری شکایت کردند و این نهاد حقوقی و قضایی بینالمللی در 16 ژانویه 2015 اعلام کرد، تحقیقات مقدماتی در این زمینه را آغاز میکند. این تحقیقات مقدماتی 5 سال طول کشید و حالا وارد فاز رسمی شده است. مقامات فلسطینی دیروز جمعه از این تصمیم لاهه استقبال کردند اما در تل آویو و واشنگتن واکنشها بسیار تند و منفی بود. در حالی که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تأکید کرد: «این یک تصمیم مهم است و به فلسطینیها توان شکایت از اسرائیل در لاهه را میدهد»، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی این اتفاق را یک «تصمیم ظالمانه» خواند و گفت: دیوان بینالمللی لاهه تنها اختیار دارد به دادخواستهایی که از سوی کشورهای مستقل ارائه میشود رسیدگی کند. از آنجا که هرگز کشوری به اسم فلسطین وجود نداشته، لاهه نمیتواند به شکایت فلسطینیان رسیدگی کند. این ادعایی بود که مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا هم مطرح کرد و گفت: فلسطینیها شایستگی داشتن کشوری دارای حاکمیت و دستیابی به عضویت کامل یا مشارکت به عنوان یک کشور در نهادها و نشستهای بینالمللی از جمله لاهه را ندارند. این در حالی است که فلسطین در فروردین 1394 به عضویت لاهه درآمد و سازمان ملل هم فلسطین را به عنوان «دولت غیر عضو ناظر» به رسمیت میشناسد.
این اولین بار نیست که اسرائیل از سوی نهادهای بینالمللی تحت فشار قرار میگیرد. در اردیبهشت ماه سال 96 هم سازمان یونسکو با تصویب قطعنامهای علیه رژیم صهیونیستی با ۲۲ رأی موافق، ۱۰ رأی مخالف و ۲۶رأی ممتنع اعلام کرد: قدس یک شهر اشغالی است و باید از تحت حاکمیت اسرائیل خارج شود. در آذر ماه 96 هم سازمان ملل طی دو هفته 15 قطعنامه علیه اسرائیل به تصویب رساند که همگی آنها در محکومیت شهرک سازیهای غیرقانونی و سرکوب فلسطینیان بود. بیش از یک ماه پیش نیز کمیته چهارم مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۹ قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی تصویب کرد که تمام این قطعنامهها نقض حقوق بشر فلسطینیان توسط صهیونیستها را محکوم میکرد.
امریکا پروژههای گازی مشترک روسیه با اروپا را تحریم کرد
گروه جهان/ دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا لایحه تحریم شرکتهای دخیل در دو پروژه خط لوله گاز نورد استریم 2 و ترک استریم 2 را امضا کرد. به موجب این لایحه، هر شرکتی که به روسیه در انتقال گاز این کشور به اتحادیه اروپا کمک کند، مشمول این تحریم میشود.
به گزارش دویچهوله، از آنجا که ایالات متحده امریکا دو پروژه انتقال گاز نورد استریم2 و ترک استریم2 را یک تهدید امنیتی قلمداد میکند، در لایحه بودجه دفاعی امریکا که پیشتر به امضای هر دو مجلس کنگره رسیده بود، تحریم این دو خط لوله گازی آورده شده بود و جمعه شب ترامپ با امضای این لایحه دفاعی، رسماً تحریم شرکتهای دخیل در این دو پروژه گازی را اعلام کرد.
دولت ترامپ ادعا میکند نگران است پروژه نورداستریم 2 که یک خط لوله گازی هزار و 225 کیلومتری از روسیه به آلمان است، نفوذ روسیه در اروپا را افزایش دهد و آلمان را به کشور «گروگان روسیه» تبدیل کند. این در حالی است که مقامات آلمان نه تنها چنین نگرانیای ندارند بلکه از امریکا که با تحریم این پروژه در سیاست انرژی اروپا مداخله میکند، خشمگین هستند. هفته گذشته آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان گفت «مخالف تحریمهای فراقلمرویی» علیه نورداستریم 2 است. دیروز شنبه هم اتحادیه اروپا به تحریمها واکنش نشان داد و اعلام کرد: اتحادیه اروپا مخالف تحریم شدن شرکتهایی است که به طور قانونی کارشان را انجام میدهند. وزارت خارجه روسیه هم دیروز بشدت این تحریمها را محکوم و اعلام کرد، واشنگتن در حال تقویت «ایدئولوژی»ای است که به موجب آن رقابت جهانی کُند میشود. کنسرسیوم مسئول اجرای پروژه نورد استریم 2 هم اعلام کرد، با وجود تحریمها میکوشد هرچه سریعتر پروژه را تکمیل کند. علاوه بر نورد استریم 2، روسیه اوایل سال جاری میلادی اعلام کرد، درصدد راهاندازی خط لوله گاز دیگری به نام ترک استریم 2 است تا از طریق آن؛ گاز را از روسیه به بلغارستان و از آنجا به سراسر غرب اروپا برساند. به موجب بودجه دفاعی 2020 امریکا، شرکتهای مجری این پروژه هم تحریم میشوند.
همزمان با تلاشهای امریکا برای کاهش درآمدهای نفتی و گازی روسیه، سخنگوی دولت قبرس هم فاش کرد، اسرائیل در اقدامی همسو با امریکا از این کشور و یونان خواسته است، توافقنامهای را با تلآویو برای احداث خط لوله انتقال گاز دریای مدیترانه به اروپا امضا کنند.
خشم چین و کرهشمالی از امریکا
سیــــاستهــــای مداخله جـــویانه امریکا واکنش تند چین و کرهشمالی را برانگیخت. در پی اظهارنظرهای مداوم امریکا از وضعیت حقوق بشری چین، شیجینپینگ، رئیس جمهوری این کشور در گفتوگوی تلفنی با دونالد ترامپ، همتای امریکاییاش از «رفتارها و اظهارات منفی» او درباره هنگ کنگ و سین کیانگ انتقاد کرد. بهگزارش ایسنا بهنقل از رویترز، شیجینپینگ گفت عمیقاً درباره «اظهارات و رفتارهای منفی» امریکا در ارتباط با تایوان، هنگکنگ، سینکیانگ و تبت نگران است. خبرگزاری شینهوا چین هم در گزارشی نوشت: این اقدامات به منافع چین لطمه میزند و اعتماد و همکاری متقابل میان دو طرف را تضعیف میکند. کرهشمالی هم دیروز شنبه به انتقاد امریکا از وضعیت حقوق بشری این کشور اعتراض و تأکید کرد، اگر ایالات متحده قصد دارد با اشاره به مشکلات حقوق بشری ما از دولت کرهشمالی انتقاد کند «بهای بسیار زیادی» پرداخت خواهد کرد.
رویترز: در پی کشته شدن 20 نفر در اعتراضهای مسلمانان هند علیه قانون شهروندی نخستوزیر هند نشستی را با شورای وزیران بهمنظور بررسی اقدامات امنیتی برگزار کرد.
المیادین: فراکسیون پارلمانی «صادقون» از جمعآوری امضاهایی برای عزل رئیسجمهوری عراق به اتهام «خیانت، زیر پا گذاشتن سوگند و نقض قانون اساسی»
خبر داد.
ریچارد هاس
رئیس شورای روابط خارجی امریکا
مترجم: وصال روحانی
در آگوست 1990، فقط چند روز پس از تصرف خاک کویت توسط ارتش عراق، لشکر امریکا به دستور جورج بوش پدر رئیسجمهوری وقت این کشور وارد عمل شد و سربازان عراقی را ساقط و خاک کویت را از نو به مردم این کشور اهدا کرد. البته نیروهای چند ملیتی و سربازان کشورهای مختلف در مأموریت اضطراری علیه صدام رئیسجمهوری لجام گسیخته وقت عراق مشارکت داشتند. اما سه دهه پس از فرماندهی امریکا در چنین حملهای، هر طور به ماجرا نگاه کنیم، میبینیم عملکرد نظامی دولت فعلی امریکا نسبت به رویدادهایی از این دست، تفاوتهای بسیاری یافته است. موضعگیریهای اخیر امریکا در قبال سوریه نمونه خوبی است. در حالی که ترکیه و روسیه به بهانه سرکوب کردهای مبارز و داعشیهای همچنان خطرناک در خاک سوریه دائماً مانور و ابراز قدرت میکنند، دونالد ترامپ ارتش امریکا در سوریه را به رقمی نزدیک به 10درصد گذشته کاهش داده و برایش مهم نیست فرجام رویارویی بشار اسد و مخالفانش به کجا میانجامد. البته بحث کنارهگیری کلی نظامی امریکا از منطقه خاورمیانه نیز یک مسأله واقعی نیست زیرا امریکا همسو با سردشدن موضعاش نسبت به سوریه برشمار سربازانش در خاک عربستان افزوده و بهانهاش در این مورد و دلیل گرفتن پولهای کلان از رژیم سعودی این است که اگر از بن سلمان و شرکای او حمایت نکند، نیروهای مخاصم در عرض چند روز ریاض را خواهند گرفت.
شاید هم جورج دبلیو بوش، پسر جورج بوش فقید، پایهگذار و دلیل تمامی تغییراتی باشد که در زمینه سیاست خارجی امریکا اعمال شده است. وی با صدور فرمان حمله نظامی به عراق و افغانستان به بهانه حمله تروریستی 11سپتامبر 2000 به برجهای دوقلوی شهر نیویورک، امریکا را وارد چالشی بیهوده کرد که سالها است جریان دارد و هیچ برندهای هم نداشته است. پای سربازان امریکایی طی تهاجم زیاده خواهان بدجوری در گرداب دو کشور فوق گیر کرد. زیرا نه تنها قادر به سرکوب طالبان در افغانستان و داعش در عراق نشد بلکه وارد یک جنگ روحی و فرسایشی طولانی با چریکها و نیروهای ایذایی آن کشورها شدند که به سبب آشنایی کامل این چریکها با فضای منطقه، هرگز نمیشد فرجام امریکاییها را در آن ،خوش تلقی کرد.
هراس دولت امریکا طی زمامداری سه ساله دونالد ترامپ و در دو سه سال آخر دولت باراک اوباما بیشتر به سمت و سوی اروپا برای کاستن از نفوذ پیش رونده روسها و آسیا به قصد توقف بخشیدن به زیاده خواهیهای دولت چین معطوف بوده است و همسو با آن مقابله بیثمر با ایران، بخشی از کاراییهای دولت واشنگتن را کمرنگ ساخته است. خروج امریکا از پیمان «برجام» شاید باعث پارهای افزایش قیمتها در ایران شده باشد اما امریکا را از بطن روابط بینالملل دور نگه داشته و متهم به زیر پا گذاشتن توافقنامههای قبلیاش و نقض عهد کرده است. از طرف دیگر پاسخ حساب شده ایران به فشارهای برخاسته از خروج یکجانبه امریکا از «برجام» بهگونهای بوده که اروپا هم در زمینه همکاریهای آیندهاش با یک رژیم نامتعادل در امریکا سردرگم مانده و واشنگتن را به ایجاد تفرقه در جبهه غرب متهم کرده است. از همه بدتر برای ترامپ و مشاوران تندرو او استحکام فزاینده نظام ایران 40سال پس از وقوع انقلاب اسلامی در این کشور و شکستهای سنگین کاخ سفید در زمینه به هم ریختن اوضاع در ایران است. ناکامیهای امریکا در این مورد و موارد مشابه به حدی میرسد که ترامپ مصمم شده، تازمان تعیین تکلیفش در انتخابات ریاستجمهوری امریکا در نوامبر 2020 (آبان 1399) نه فقط سوریه و عراق و ایران را از دستور عاجل کار خود خارج و بر امور داخلی و رقابتهای دوحزب امریکا تمرکز کند بلکه از هر چالش تازهای در عرصه بینالملل نیز دوری جوید تا مبادا بهانه و سلاح تازهای را برای تضعیف خود به دست حزب دموکرات بدهد.
همین حالا نیز ماجرای استیضاح ترامپ به سبب تلاش مشترک او و اوکراین برای بدنام کردن جو بایدن رقیب اصلی انتخاباتیاش، وی را نزد افکار عمومی در امریکا لرزانتر از گذشته کرده و اتهام پنهانکاری از هر سو به جانب اردوی سیاسی ترامپ وزیدن گرفته است.
مشاوران ترامپ بهوی گفتهاند زدن ضربههای تازه و روکردن پیروزیهای جدید در خاورمیانه مانند آنچه در مورد به هلاکت رساندن ابوبکر بغدادی مشاهده شد، میتواند برگ برنده او در انتخابات 2020 امریکا باشد اما او دریافته است، سوی دیگر این بازی مخاطرهآمیز شکست است و چنانچه در خاورمیانه آبروریزی سیاسی تازهای را متحمل شود، آب به آسیاب دموکراتها خواهد ریخت که سند استیضاح او را از مجلس نمایندگان امریکا گرفته و در حال پروار کردن آن به قصد فرستادنش به مجلس سنا هستند. اینها سبب شده ترامپ احساس کند خاورمیانه تا اطلاعثانوی نه پایگاه امید بلکه دفنگاه آرزوهای ریاستجمهوری مجدد وی است و هرچه دورتر از آن باشد، حالش هم خوبتر خواهد شد!
*منبع: Project Syndicate
ناکامی قطعنامههای کمک انسانی به سوریه در شورای امنیت
گروه جهان/ روز جمعه در شورای امنیت سازمان ملل متحد پیشنویس دو قطعنامه جداگانه با مضمون انتقال کمکهای انسانی به سوریه به رأی گذاشته شد که هر دو این پیشنویسها رأی نیاورد و شکست خورد. یکی از این پیشنویسها به طور مشترک از سوی کویت، آلمان و بلژیک ارائه شده بود و دیگری از سوی روسیه.
به گزارش خبرگزاری رویترز، پیشنویس قطعنامه انتقال کمکهای انسانی به سوریه بدون هماهنگی با دولت دمشق که از سوی سه کشور کویت، آلمان و بلژیک روز جمعه در شورای امنیت ارائه شد، با وتوی روسیه و چین ناکام ماند. لؤی فلوح، معاون کاردار هیأت دائم سوریه در سازمان ملل از وتوی پیشنویس این قطعنامه قدردانی کرد و خواستار ارسال کمکهای انسانی به سوریه با هماهنگی دولت دمشق شد. پیشنویس قطعنامه آلمانی، بلژیکی و کویتی بر حفظ سه گذرگاه در مرزهای مشترک با ترکیه و عراق برای انتقال کمکها به سوریه بدون مراجعه به دولت سوریه تأکید داشت. اما مسکو بر حفظ دو گذرگاه برای کمکهای انسانی اصرار دارد و میخواهد کمکهای انسانی با هماهنگی دمشق باشد. روسیه دیروز شنبه اولین سری کمکهای بشردوستانه خود به شهر «الطبقه» سوریه را که شامل حدود ۱۰۰۰ بسته مواد غذایی با وزن 5 تن بود بین اهالی این شهر توزیع کرد. این اتفاقها در بحث کمکهای انسانی به سوریه در حالی است که جنگ به طور تمام و کمال در این کشور به پایان نرسیده و منابع سوری از آغاز عملیات ارتش سوریه برای بازپسگیری جاده حلب به دمشق و تسلط بر هشت منطقه در حومه جنوبی ادلب خبر دادند.